در سطح مدیریت عملکرد فرایندها و تجهیزات برآورد، حفظ و بهبود قابلیت اطمینان از مهمترین دغدغههای مهندسان قابلیت اطمینان و مدیران واحدهای بهرهبرداری و نگهداشت صنایع است. برای ارزیابی و مدیریت قابلیت اطمینان در نگهداری و تعمیرات روشهای تحلیلی مختلفی توسعه پیدا کرده است. استفاده از هر کدام از این تحلیلها به مرحله چرخه عمر تجهیز، اولویت آن در بین دیگر تجهیزات، میزان دادههای ثبت شده و عواملی دیگر از این دست بستگی دارد. باید توجه داشت که انواع تحلیلهای قابلیت اطمینان به هم مرتبط بوده و در رفع مشکلات ناشی از کاهش سطح قابلیت اطمینان از منظرهای مختلف قابل استفاده هستند. اما به صورت کلی میتوان انتظار داشت که با انجام هر کدام از این تکنیکها و تحلیلها تغییراتی در برنامه نگهداری و تعمیرات، اصلاحاتی در طراحی، فرایندها و دستورالعملهای بهرهبرداری و نگهداشت و همچنین مدیریت منابع و هزینههای چرخه عمر داراییها پیشنهاد شود. اما منظور دقیقتر از تحلیل قابلیت اطمینان چیست و چه دستاوردهایی دارد؟
قابلیت اطمینان تجهیزات (reliability) یک مفهوم جامع برای نشان دادن توانایی یک محصول یا تجهیز در عمل به کارکردهای خواسته شده از آن است. اگر از منظر محاسباتی به آن بنگریم، میتوان فرض کرد که اگر یک محصول در زمان صفر در حال کارکرد بدون نقص باشد، قابلیت اطمینان به صورت احتمال تداوم این کارکرد بدون بروز خرابی در یک دوره مشخص و تحت شرایط استاندارد بهرهبرداری است. در این تعریف، محصول هر نوع سخت افزار، نرم افزار، فرایند تولیدی و حتی فرایند ارائه خدمات را شامل میشود. به تعبیری دیگر، میتوان قابلیت اطمینان را احتمال موفقیت در یک بازه زمانی مشخص لقب داد، که حاصل معکوس احتمال خرابی دارایی یا فرایند در آن بازه خواهد بود. نحوه محاسبه قابلیت اطمینان تجهیزات:
Reliability= 1 – Probability of Failure
در ادبیات حوزه مدیریت دارایی های فیزیکی در خصوص چرایی و اهمیت توجه به تحلیل قابلیت اطمینان دلایل متعددی اشاره شده است که در این فرصت به برخی از آنها پرداخته میشود.
ارائه مداوم و مطلوب محصول یا خدمات رضایت مشتریان را به همراه خواهد داشت. در موضوع قابلیت اطمینان، رضایت مشتریان در شرکتهای تولیدی در دو حوزه قابلیت اطمینان محصول خریداری شده و همچنین قابلیت اطمینان فرایندهای فروش و خدمات پس از فروش جلوه میکند. اما به صورت ویژه در شرکتهای خدماتی و زیرساختی همچون شرکتهای توزیع آب و انرژی لزوم بهبود و افزایش قابلیت اطمینان در تاثیر کارکرد مداوم این صنایع در بهرهوری و دسترسی پذیری کل صنایع دیگر نهفته است.
افزایش تعداد خرابیها و قطع جریان تولید هزینههای مستقیم و غیر مستقیم بسیار بالایی را به صنایع تحمیل میکند. کاهش احتمال بروز خرابی با استفاده از روشها و سیستمهای افزایش سطح قابلیت اطمینان از اولین راهبردهای حل چنین مشکلاتی است.
حفظ دیدگاه مثبت به یک صنعت از منظر تولید محصولات با کیفیت، تداوم و حفظ سطح مطلوب ارائه خدمات به قابلیت اطمینان تجهیزات و فرایندهای آن ارتباط مستقیم دارد.
امروزه برای بسیاری از خریداران عمده محصولات، ارزیابی بلوغ مدیریت دارایی های فیزیکی، شرایط نگهداشت و سطح قابلیت اطمینان تجهیزات اهمیت بالایی دارد. زیرا ضعف در یکی از حلقههای زنجیره تامین باعث قطع جریان در کل فرایند تولید تا مصرف و باعث زیر سوال رفتن عملکرد همه ذینفعان این فرایند میشود.
میتوان از شاخصهای بالای قابلیت اطمینان برای ایجاد فرصت رقابتی در راهبردهای بازاریابی نیز استفاده کرد. نشان دادن سطح بالاتر قابلیت اطمینان نسبت به رقبا از روشهای متداول در بازاریابی است.
همانطور که اشاره شد تحلیلهای خانواده قابلیت اطمینان در هر مرحله از چرخه عمر تجهیز متفاوت است. اما به صورت کلی در تمام روشهای بهبود و افزایش قابلیت اطمینان شناخت ریسکها و علتهای بروز خرابیها و راهکارهای مدیریت آنها مشترک است. از مهمترین تحلیل های قابلیت اطمینان که پیادهسازی آنها سبب افزایش قابلیت اطمینان میشود، میتوان به موارد ذیل اشاره کرد:
طراحی مبتنی بر قابلیت اطمینان (RCD) تحلیلی ریسک محور است که با هدف آماده سازی دارایی های فیزیکی و کارکنان برای بهره برداری مطمئن از مراحل ابتدایی طراحی آغاز میشود. با استفاده از این روش یکپارچگی اهداف و الزامات و طراحی تا بهرهبرداری از داراییها به صورت پیوسته تحلیل و بهینهسازی میشود. براساس تقدم اهداف و راهبردهای سازمانی کارکردهای اصلی و پشتیبان محصول شناسایی و در مقاطع مختلف ریسکها و خرابیهای محتمل در برآورد آن کارکردها شناسایی و مدیریت میشوند. راهکار اصلی برای این منظور استفاده از نظرات، تجربیات و دانش تمام ذینفعان، اجرای تحلیلهای استاندارد مدیریت ریسک و همچنین اجرای شبیه ساز و بهینه سازیهای لازم در طول چرخه طراحی است. به صورت تجربی مشاهده شده است که اجرای این تحلیل با بهینه سازی طراحی و جلوگیری از تغییرات و دوباره کاری ها نه تنها باعث کاهش هزینههای سرمایهگذاری در مراحل ساخت و راه اندازی میشود؛ بلکه در کاهش هزینههای عملیاتی مراحل بهره برداری و نگهداشت و مدیریت ریسکهای این مراحل نیز بسیار موثر است.
نگهداری و تعمیرات مبتنی بر قابلیت اطمینان (RCM) یکی از موثرترین روشهای مدیریت پیشکنشی عملکرد بهره برداری و نگهداشت تجهیزات و بهینهسازی داراییهای سازمان است. در این تحلیل نیز کار از شناخت کارکردهای اولیه و ثانویه یک دارایی آغاز میشود. سپس شکستهای محتمل در این کارکردها مشخص میشوند. با استفاده از دانش متخصصان سازمان و همچنین اطلاعات جمع آوری از سوابق تجهیز تمام حالتهای خرابی مرتبط شناسایی و در خصوص راهکارهای مواجه با آنها تصمیمگیری میشود. به صورت کلی این راهکارها شامل برنامههای نگهداری و تعمیرات پیش کنشی لازم، اصلاحاتی در طراحی و یا پیشنهادهایی برای تدوین دستورالعملهای بهرهبرداری و نگهداشت و برنامههای آموزشی خواهد بود.
شاید در خصوص همه تجهیزات سازمان اجرای تحلیلی دقیق و زمانبر همچون RCM واجب نباشد. اما لازم است برنامه بهینه نگهداشت تمام تجهیزات را بر اساس اولویت و ریسکهای خرابیهای آنها تدوین و یا اصلاح نمود. در ادبیات مدیریت دارایی های فیزیکی روشهای دیگری برای بهینه سازی و تنظیم برنامه نگهداشت تجهیزات با اولویتهای دوم و سوم در ذیل مفهوم نگهداری و تعمیرات مبتنی بر قابلیت اطمینان پیشنهاد شده است. دو روش تحلیل کار نگهداشت (MTA) و مرور فعالیتهای جاری (CPR) از جمله آنها است. تفاوت روشهای RCM، MTA و CPR ، که به خانواده تحلیلهای نگهداشت بر پایه قابلیت اطمینان هم شهرت دارند، در میزان ورود به جزئیات پرداختن به کارکردها و حالتهای خرابی تجهیزات است.
در این روش رسیدن به شناختی بیشتر از برنامه نگهداشت موجود تجهیز در اولویت است. این کار از طریق شناسایی حالتهای خرابی (Failure Mode) که هر برنامه و کار نگهداشت در پی جلوگیری از بروز آن است، آغاز میشود. پس از شناسایی حالت خرابی، موثر بودن فعالیت نگهداشت مرتبط بر اساس تاثیر آن بر جلوگیری از خرابی تحلیل شده و در صورت لزوم بهینهسازی میشود. از دستاوردهای این تحلیل میتوان به بالاتر رفتن شناخت سازمان از برنامه و دورههای نگهداشت پیشنهاد شده برای تجهیز و صرف نظر کردن از انجام برنامههای تکراری و بدون ارزش افزوده اشاره کرد. روش تحلیل کار نگهداشت (MTA) یکی از موثرترین روشها در بهینهسازی برنامه نگهداشت تجهیزات است.
در اصلاح برنامه نگهداری و تعمیرات تجهیزات با اولویت بسیار پایین و یا شروع پیادهسازی مدیریت نگهداشت در سازمانهایی که فرهنگ کارکرد تا خرابی در آنها متداول است استفاده از روش سریع مرور فعالیتهای نگهداشت (CPR) پیشنهاد میشود. در این روش هدف شناسایی و یا اصلاح برنامههای اصلی نگهداشت پیشگیرانه، فعالیت پایش وضعیت و بازرسی اصلی و نیز برنامههای جستجوی خرابی در سیستمهای محافظتی و پشتیبان است. مشخص کردن برنامهها و دورههای تمیزکاری، تعویض روغن و فیلترها، مشخص کردن دورههای بازرسی و چک پارامترهایی مانند دما یا لرزش و چک کارکردی تجهیزات رزرو از دسته فعالیتهای مهم در تحلیل CPR است.
همواره واجب است که خرابیها و حوادث به صورت پیش کنش مدیریت شوند، اما جلوگیری کامل از آنها همواره امکان پذیر نیست. در زمان بروز خرابی و یا مشکلات از پیش مشخص نشده، مهمترین اقدام تحلیل اصولی و علمی علل ریشهای بروز حادثه است. به صورت کلی در روشهای تحلیل علل ریشه ای خرابی (RCA) بر اساس دانش، تجربه و دادههای موجود در سازمان یا صنعت شبکهای از دلایل و روابط تاثیرگذار در وقوع یک خرابی یا حادثه مشخص میشود. اما این پایان کار نیست؛ لازم است برای جلوگیری از وقوع مجدد آن راهکارهای کاربردی و بهینه مشخص شوند. همچون دیگر روشهای نام برده شده در حوزه بهبود قابلیت اطمینان، راهکارهای اصلاحی در سطوح مختلف مدیریتی و عملیاتی مشخص و با کمک روشهای اولویتبندی، همچون روش پارتو، ترتیب پیادهسازی آنها مشخص میشود. تجربه نشان میدهد که پیادهسازی راهکارهای پیشگیری از یک حادثه نه تنها در افزایش قابلیت اطمینان آن دارایی یا فرایند موثر است، بلکه توسعه فرهنگی سازمان و نیز پیشگیری از بروز ریسکهای دیگر، که بسیاری از آنها ناشناخته اند، را نیز به همراه دارد.
در بازرسی مبتنی بر ریسک (RBI) هدف اصلی تخمین فرکانس و دامنه بازرسی در تجهیزات، به ویژه تجهیزات ثابت است. این روش در صنعت نفت و گاز تولد پیدا کرده است، اما اصول و روش تحلیل ریسک در آن در بیشتر صنایع و حتی فراتر از آن و در کسب و کارهای دیگر نیز قابل کاربرد است. به صورت آماری حدود 80 درصد ریسک خرابی های تجهیز مربوط به 20 درصد از آن ها است. به همین دلیل اولویت بندی اقدامات در انتخاب و اجرای بازرسی روی تجهیزات اهمیت بسیار می یابد. در روش RBI اولویت بندی با استفاده از اصول برآورد احتمال وقوع خرابی در تجهیزات و پیامدهای وقوع آن، انجام می شود. روش RBI حاصل مطالعات و پژوهش های انجام شده در موسسه نفت آمریکا (API) در دهه نود میلادی است. هنوز در پیاده سازی این روش اصول و روش های محاسبه ریسک اولیه آن عموما ثابت است، البته با توجه به شرایط تاسیسات و صنعت، نوع ریسک ها و روش های مقابله با آن، تغییراتی در روش کار صورت می گیرد. به صورت عمومی مراحل پیاده سازی روش بازرسی مبتنی بر ریسک به این شرح است:
شرکت پمکو به عنوان بزرگترین و با سابقهترین مشاور در حوزه مدیریت دارایی های فیزیکی، افتخار و تجربه اجرا و پیادهسازی انواع تحلیلها و روشهای بهبود قابلیت اطمینان در اکثر صنایع کشور را دارد. به پشتوانه تجارب ارزنده به دست آمده از سالها فعالیت مستمر و همچنین همکاری تنگاتنگ با شرکت آلادون (Aladon Networks) – بزرگترین شبکه پیادهسازی RCM در جهان – و موفیقت در کسب نمایندگی رسمی از این شرکت در منطقه خاورمیانه، شرکت پمکو آمادگی خود را برای همکاری با صنایع و سازمانهای کشور در اجرا و پیادهسازی انواع روشهای بهبود و افزایش قابلیت اطمینان تجهیزات و داراییها اعلام میدارد.