یکی از مجموعه ابزارهای کلیدی در پیاده سازی مدیریت دارایی های فیزیکی، مدیریت دارایی ها مبتنی بر شواهد (EBAM) است که به مدیران کمک میکند تا در زمان مناسب، اقتصادیترین تصمیم را بگیرند. تصمیمهایی که در صورت استفاده از رویکرد سنتی، از آنها و نتایج حاصل از آنها محروم خواهند ماند. بهرهگیری از ابزارهای مدیریت دارایی ها مبتنی بر شواهد (EBAM)، به مدیران کمک میکند تا فرایند تصمیمسازی را بر مبنای دادههای واقعی و دقیق استوار سازند و از تصمیمگیری بر پایه احتمالات و حدس و گمان بپرهیزند.
هدف اصلی از ایجاد سیستم مدیریت دارایی های فیزیکی در سازمان، افزایش سودآوری و کاهش ریسکهای ایمنی، زیستمحیطی و عملیاتیای است که سازمان در زمان بهرهگیری از داراییها، با آن روبرو است. بر اساس تعریفی که از این سیستم در استانداردهای مربوط به آن ارائه شده، لازمه دستیابی به این هدف، مدیریت تجهیزات و داراییها در کل چرخه آنهاست. متأسفانه بیشتر سازمانها برای بهبود سودآوری و کاهش ریسک، تنها بر فاز بهرهبرداری از تجهیزات متمرکز میشوند و از هزینههایی که در بقیه مراحل چرخه عمر داراییها و تجهیزات نهفته است غافل میمانند.
مدیریت دارایی ها مبتنی بر شواهد (EBAM) ، شامل ابزارهایی است که میتوان هزینههای چرخه عمر تجهیزات را تحت مدیریت قرار داد. سازمانها در چرخه عمر داراییهایشان، بیشترین هزینه را برای فازهای تملیک (طراحی و خرید)، بهرهبرداری (شامل تعمیرات) و نیز پایان عمر داراییها (که میتواند به معنای فاز تملیک یک دارایی جدید باشد) صرف میکنند. از همین رو، مدیریت هزینههای این فازها، بیشترین دستاوردهای مالی را برای سازمان به همراه خواهد داشت.
مدیریت دارایی ها مبتنی بر شواهد (EBAM) برای هر یک از این فازها، ابزار متفاوتی را ارائه میدهد. این ابزارها شامل موارد زیر هستند:
در ادامه، مختصری در مورد هر یک از این ابزارها توضیح داده شده است.
یکی از ابزارهای مدیریت دارایی ها مبتنی بر شواهد (EBAM) تحلیل هزینه های چرخه عمر دارایی (LCC) است. این تحلیل به سازمانها در انتخاب بهترین روش حصول دارایی و یا انتخاب سیاست مورد نظر در انتهای عمر آن، یاری میرساند. در بیشتر سازمانها، در زمانی که نیاز به تصمیمگیریهای سرمایهای وجود دارد، تنها عامل تعیین کننده در انتخاب گزینههای در دسترس، هزینه اولیه است و هزینههای بعدی که در صورت انتخاب گزینه مورد نظر بر سازمان تحمیل میشود، نادیده انگاشته میشود. همه ما کمابیش تجاربی از این دست داریم، چه در زندگی روزمره و چه در محیطهای کاری و صنعتی. تحلیل هزینه چرخه عمر، ابزاری است که با در نظر گرفتن همه هزینهها و درآمدهای حاصل از انتخاب گزینه مورد نظر و همچنین عوامل دیگری مانند نرخ تنزیل سرمایه، ارزش اسقاطی دارایی و …، کمهزینهترین گزینه را در معرض انتخاب مدیران قرار میدهد.
در حالت عادی، توصیه بر آن است که فواصل زمانی انجام فعالیتهای تعمیراتی (تعمیر دارایی یا تعویض قطعات فرسوده آن) بر اساس عمر مفید تنظیم شود؛ به این معنا که این فاصله بهگونهای تنظیم شود که قبل از مشاهده اولین مورد خرابی، فعالیت تعمیراتی مناسب انجام شود. ولی در برخی موارد خاص (بهویژه در تعویض همزمان قطعات فرسوده تعداد زیادی دارایی مشابه)، انجام فعالیت تعمیراتی در این فاصله زمانی، ممکن است بهصرفه نباشد. به عنوان مثال، در توربینهای گازی، فیلترهایی برای جذب گردوخاک موجود در هوای ورودی به توربین تعبیه میشود که به نام “فیلتر پالسجت” معروف هستند و در هر توربین (بسته به طراحی) تعداد زیادی از آنها نصب میشود. در زمان خرابی این فیلترها، باید همه آنها بهطور همزمان تعویض شوند و امکان تعویض تکتک فیلترها (در زمان خراب شدن) وجود ندارد. در صورت استفاده از رویکرد سنتی برای تعویض این فیلترها (تعویض قبل از مشاهده اولین خرابی)، در عمل تعداد زیادی فیلتر که هنوز هیچیک از آنها خراب نشدهاند، دور انداخته خواهند شد. در عمل هم نحوه کارکرد این فیلترها به صورتی است که توربین میتواند خرابی تعدادی از این فیلترها را تحمل کند (هرچند راندمان آن مقداری افت خواهد کرد). با استفاده از روشهای آماری، میتوان فواصل تعویض کلی فیلترها را بهگونهای بهینه نمود که هزینه کل (مجموع هزینه عمر از دست رفته فیلترهای سالم در زمان تعویض و هزینه افت راندمان ناشی از خرابی تعدادی از فیلترها) به کمترین میزان خود برسد. البته گفتن این نکته ضروری است که استفاده از این ابزار تنها در زمانی ممکن است که خرابی مورد نظر، تبعات ایمنی و زیستمحیطی نداشته باشد و در صورت وجود چنین تبعاتی، استفاده از این رویکرد به هیچ وجه جایز نیست. این ابزار، یکی از ابزارهای پرکاربرد مدیریت دارایی ها مبتنی بر شواهد (EBAM) است که میتواند هزینه مدیریت خرابیهای با تبعات اقتصادی را در سازمان، بهطور چشمگیری کاهش دهد.
روش و ابزار بهینه سازی فواصل فعالیتهای بازرسی در زمانی مورد استفاده قرار میگیرد که فعالیتهایی از جنس پایش وضعیت و یا جستجوی خرابی (در مورد خرابیهای پنهان) بر روی دارایی تعریف شده باشد. در بسیاری از موارد، انجام فعالیتهای پایش وضعیت، خود دربردارنده هزینههایی است که در برابر هزینههای خرابی نمیتوان به آسانی از آنها چشمپوشی کرد. در حالت کلی، توصیه بر آن است که فعالیتهای پایش وضعیت در فواصلی انجام شود که خرابی در تجهیز رخ نداده و در بدترین وضعیت، تنها نشانههای قریبالوقوع خرابی در دارایی مشاهده شود. بدیهی است که هرچه بازدیدها در فواصل زمانی کوتاهتری انجام شود، احتمال رخ دادن خرابی نیز کاهش مییابد، ولی این کار به معنای بالا رفتن هزینههای بازرسی نیز هست. در این موارد نیز میتوان با استفاده از ابزارهای آماری به نقطهای دست یافت که مجموع هزینههای ناشی از انجام بازرسی و هزینههای خرابی (ناشی از عدم انجام بازرسی) در کمترین مقدار خود باشد.
در انجام فعالیتهای جستجوی خرابی برای کشف خرابیهای پنهان نیز وضع به همین منوال است. با کمتر کردن فواصل بازرسیهای مربوط به خرابیهای پنهان، ریسک وقوع این خرابیها کاهش خواهد یافت، ولی انجام بازرسیها نیز مستلزم صرف هزینه است. این ابزار به مدیران کمک میکند تا فواصل بهینه انجام بازرسی را (با رویکرد کاهش هزینه، در حالتی که خرابی فقط تبعات اقتصادی دارد و با رویکرد رسیدن به سطح ریسک قابل قبول، در حالتی که خرابی تبعات ایمنی یا زیست محیطی داشته باشد) تعیین نمایند.
سازمانها همواره تمایل دارند تا هزینههای جانبی مربوط به بهرهبرداری از داراییهای خود را نیز تحت کنترل و مدیریت خود داشته باشند. این هزینهها میتواند شامل مواردی مانند هزینههای نیروی انسانی تعمیرات و یا هزینههای مربوط به خرید و نگهداری قطعات یدکی در انبار باشد. اینجا است که مدیریت دارایی ها مبتنی بر شواهد (EBAM) به کمک سازمان میآید. بهینهکردن ساختار سازمان نگهداری و تعمیرات، نیازمند تحلیلهای دقیق دادهای مربوط به خرابیها است. ناگفته پیدا است که انجام این تحلیلها، ابزارهای آماری ویژه خود را میطلبد. در مواردی مانند تعیین نقطه سفارش قطعات یدکی و تعیین میزان سفارش اقتصادی نیز رسیدن به نقطه بهینه نیازمند انجام تحلیلهای آماری است. در این تحلیلها با در نظر داشتن عواملی مانند قیمت قطعات، هزینههای ناشی از عدم وجود قطعات در انبار، زمان انتظار، هزینههای انبارداری و سفارشگذاری و نیز اهمیت و گلوگاهی بودن قطعات یدکی موردنظر، نقاط بهینه در مدیریت موجودی قطعات شناسایی میشود. برای آشنایی بیشتر با مدیریت انبار و قطعات یدکی کلیک کنید.
مجموعه پمکو با بهرهگیری از متخصصان و مشاوران مدیریت دارایی های فیزیکی توانمند در زمینه استقرار و پیاده سازی ابزارهای مدیریت دارایی ها مبتنی بر شواهد (EBAM) و نیز ارتباط مستقیم ساختاری و سازمانیافته با مرکز بهینهسازی نگهداشت و مهندسی قابلیت اطمینان دانشگاه تورنتو (C-MORE) ، به عنوان مبداء پیدایش این ابزارها و نیز یکی از پیشروترین و معتبرترین مراکز در آموزش استفاده از ابزارهای مدیریت دارایی ها مبتنی بر شواهد (EBAM) ، توانایی پیاده سازی و همراهی با صنایع کشور در بهرهگیری مناسب از ابزارهای نام برده شده را دارا است.