به صورت سنتی هدف از برون سپاری بهره برداری و نگهداشت در مجتمعهای صنعتی افزایش تولید در کنار کاهش هزینههای بهره برداری است. اما تنها توجه به یک یا دو عامل در ارزیابی عملکرد قرارداد برون سپاری بهره برداری و نگهداشت (O&M) کافی نیست. نگاهی جامع به اهمیت شاخصهای مدیریت دارایی های فیزیکی و بهرهگیری از فناوریهای جدید کلید ایجاد جریان پایدار بازگشت سرمایه و افزایش بهرهوری است.
وقتی به ارزیابی عملکرد قرارداد برون سپاری بهره برداری و نگهداشت (O&M) یک مجتمع صنعتی همچون یک پالایشگاه گاز اشاره میشود در اولین نگاه مجموعه گستردهای از فعالیتهای نظارتی و محاسباتی برای محاسبه درآمد افزایش یافته و یا هزینههای کاهش داده شده به ذهن میرسد. اما تنها توجه به شاخصهای مالی و افزایش تولید نمیتواند راهگشای مدیران در مدیریت برون سپاری باشد. توجه به مدیریت عملکرد با استفاده از شاخصهای مدیریت داراییهای فیزیکی (شاخص های نگهداری و تعمیرات) به صورت جامع از الزامات ارزیابی عملکرد قرارداد برون سپاری بهره برداری و نگهداشت (O&M) است.
از شاخصهای کلیدی عملکرد در مدیریت دارایی های فیزیکی میتوان از شاخصهای خانواده قابلیت اطمینان همچون متوسط زمانی که یک قطعه یا دستگاه پس از شروع به کار، به اولین خرابی خود میرسد (Mean Time to Failure) نام برد. در کنار آن توجه به کمیت و کیفیت محصولات، هزینهها، ارزیابی و پیادهسازی فناوریهای نوین و حوزه HSE از موضوعاتی است که باید در مدیریت و ارزیابی عملکرد قرارداد برون سپاری بهره برداری و نگهداشت (O&M) توجه شوند. لازم است در هر کدام از این حوزهها شاخصهای همگن را – با الزامات کیفی ویژه بودن، قابل اندازهگیری، قابل دسترسی و واقع گرایانه و مدت پذیر که به اصطلاح SMART نامیده میشوند- تعریف و بر محاسبه آنها نظارت داشت. شاخصهای مدیریت دارایی های فیزیکی علاوه بر ارزیابی تاثیر برون سپاری بهره برداری و نگهداشت، در توجیه خرید تجهیزات جدید، اصلاح برنامهها و استخدام کارکنان نیز مورد استفاده قرار میگیرد.
همانطور که گفته شد میتوان فراخور نیاز واحد و استراتژیهای برون سپاری خدمات بهره برداری و نگهداشت (O&M) مجموعهای از شاخصها را جهت ارزیابی برنامههای جاری تدوین و محاسبه کرد. مهمترین نکته در تعریف شاخصها توجه به استاندارد و مکفی بودن آنها است. لازم است در شاخصهای انتخاب شده روش معتبر و استاندارد محاسبه مشخص باشد. و با کمک آنها بتوان نقاط ضعف و قوت را شناسایی و گزارش کرد. در ادامه به بعضی از شاخصهای مهم قابل استفاده در ارزیابی عملکرد قرارداد برون سپاری بهره برداری و نگهداشت مجتمعهای صنعتی همچون صنعت نفت و گاز اشاره شده است:
نسبت حجم بهره برداری واقعی به کل ظرفیت بهره برداری از واحد یا تجهیز. این فاکتور را میتوان بر اساس اهداف مشخص شده در قرارداد نیز به صورت تولید واقعی به کل ظرفیت مشخص شده بازنویسی کرد.
این نسبت میتواند شاخصی برای درک بهتر میزان بارکاری و کیفیت برنامه ریزی و زمانبندی فعالیتهای کارکنان است.
شاخصی برای سنجش مسائل مربوط به بار کاری و تاثیرگذاری برنامههای نگهداری و تعمیرات پیشگیرانه و نگهداری و تعمیرات پیشگویانه.
به صورت معمول با تعداد حوادث گزارش شده و یا زمان از دست رفته در حوادث محاسبه میشود. شاخص مناسبی برای رسیدن به تصویری از ایمنی مجتمع است.
محاسبه دقیق قطعات یدکی لازم از مهمترین عناصر مدیریت هزینه است و میتواند نشانگر دقت مدیریت مجتمع در کنترل هزینهها باشد.
حجم اضافه کاری هفتگی و ماهانه ثبت شده نشان دهنده بار کاری و دقت برنامهریزی است.
کیفیت بهره برداری و نگهداشت یک مجتمع ارتباط مستقیم با کاهش تخلیه مواد اولیه (به طور مثال سوزاندن گاز در فلر) و ایجاد دیگر انواع آلودگیهای زیست محیطی دارد.
نرخ غیبت بالا یا متغیر میتواند علامتی از روحیه کاری پایین کارکنان باشد. بالا بودن نرخ غیبت تبعات بالای اقتصادی برای مجتمع خواهد داشت.
تغییر مداوم کارکنان نیز یکی از نشانههای پایین بودن روحیه و یا تعهد کارکنان است. علاوه بر هزینههای مستقیم تغییر مداوم کارکنان، این موضوع میتواند خطر و هزینههای اشتباه کارکنان کمتجربهتر را به دنبال داشته باشد.
لازم است که توجه شود شاخصهای نام برده شده تنها بخشی از شاخصهای متداول در مدیریت برون سپاری بهره برداری و نگهداشت است. در هر مجتمع صنعتی لازم است بر اساس اهداف، سیاستها و راهبردهای سطح بالا تعدادی از شاخصها به عنوان شاخصهای کلیدی عملکردی انتخاب و در تصمیمگیریها مورد استفاده قرار گیرند.
مراجع: