«افق دور، افق نزدیک» برای تاثیرگذاری بر فناوری های انقلاب صنعتی چهارم
در آینده میزان بهرهمندی از فناوری های انقلاب صنعتی چهارم Industry 4.0، یکی از شاخصهای توسعه اقتصادی خواهد بود. با توجه به اهمیت این موضوع، رویکردی که توسط رهبران کسب و کارها اتخاذ میشود، باید بتواند پاسخگوی نیازهای امروز و فردای کشورها باشد.
ابتدای فصل دوم کتاب «آینده انقلاب صنعتی چهارم» نوشته کلاس شواب (Klaus Schwab) با پیشنهادی از جان هِیگِل و استراتژی مواجهه با فناوری های انقلاب صنعتی چهارم آغاز شده است. کتاب «شکل دهی آینده انقلاب صنعتی چهارم» نوشته کلاس شواب (Klaus Schwab) توسط مجمع جهانی اقتصاد و در سال 2018 منتشر شده است. برای مطالعه خلاصه فصل اول کتاب آینده انقلاب صنعتی چهارم کلیک کنید.
اتصال نقاط و شناسایی پویایی فناوری های انقلاب صنعتی چهارم
رویکردی که جان هِیگِل (John Hagel) استراتژی «افق دور، افق نزدیک» مینامد، رویکردی است که میتواند برای آگاهی از تأثیر فناوریهای قدرتمندِ حاضر در بطن انقلاب صنعتی چهارم و نیز یافتن روشهایی برای تأثیرگذاری مثبت بر آن درنظر گرفته شود.
استراتژی افق نزدیک در اینجا بهمعنای دستیابی به درکی از ویژگیها و برهمزنندگیهای بالقوۀ برخی فناوریهاست. هرچند، احتمالاً نکتۀ مهمتر توانایی نگاه به افق دور و مشاهدۀ الگوهایی است که فناوریها را به هم وصل میکنند و اینکه چه تأثیری بر ما خواهند داشت.
هنگام توجه به تغییرات فناورانۀ انقلاب صنعتی چهارم، تمرکز بر «سیستمها» و نه فناوریها میتواند دست بالا را در اختیار رهبران قرار دهد؛ هرچند، بدون تلاش برای اینکه شناختی دقیق از خود این فناوریهای کاملاً متفاوت به دست آوریم، آیا میتوانیم حقیقتاً بفهمیم فناوریها چگونه نظامهای پراهمیت حاضر در صنایع، دولتها و جوامع را متحول میکنند؟
این چالشی است که بسیاری از ما با آن مواجهیم و برای غلبه بر آن به رویکردی دوسویه نیاز داریم. کسب اطلاعات کافی دربارۀ هر کدام از این فناوریها و دستیابی به «درک حداقلی» برای اینکه بتوانیم آنها را در تصویر بزرگتر قرار دهیم، اولین سویۀ این رویکرد است.
این فصل از کتاب (فصل دوم از بخش اول) با بررسی روندها و پیوندهای بین فناوریهای نوظهور برای درک نحوۀ ارتباطشان با یکدیگر و تأثیر جمعی آنها بر جهان ما، به دومین سویۀ رویکرد میپردازد: «وصلکردن نقطهها» و شناسایی پویاییهای انقلاب صنعتی چهارم.
فصل حاضر برخی از جنبههای مشترک فناوری های انقلاب صنعتی چهارم را بررسی میکند و فارغ از جزئیات، واکاوی میکند که این فناوریها چگونه با هم متصل و ترکیب میشوند تا تأثیرهایی مشابه ایجاد کنند.
وقتی استراتژی افق دور را در نظر بگیریم و نقطهها را به هم وصل کنیم، خواهیم دید که این فناوریهای نوظهور بر سیستمهای دیجیتال متکیاند و آنها را بسط میدهند، بهسبب زیربنای همکنشپذیری دیجیتال بهسرعت گسترش مییابند، درون اشیای فیزیکی از جمله خود ما مستقر شدهاند، بهشیوههای خارقالعاده و برهمزننده ترکیب میشوند و مزایا و چالشهایی مشابه پدید میآورند.
نقاط مشترک فناوری های انقلاب صنعتی چهارم
فناوری های انقلاب صنعتی چهارم ابعاد مشترکی دارند که به نوع تغییرات گستردهای مرتبط هستند که در حال مشاهدۀ آنها هستیم؛ با درنظرگرفتن چهار پویاییِ مشترک میتوان تصویر بزرگتر و فراگیر را مشاهده کرد:
- آشکارترین و بدیهیترین جنبۀ فناوری های انقلاب صنعتی چهارم این است که سیستمهای دیجیتالی را بهشدت گسترش میدهند و دگرگون میکنند. نقطۀ اشتراک فناوریهای انقلاب صنعتی چهارم این است که تمامشان بر توانمندیهای دیجیتال و شبکههای حاصل از انقلاب صنعتی سوم اتکا دارند و آنها را توسعه میدهند.
- دومین جنبۀ فناوریهای انقلاب صنعتی چهارم این است که بهطور نمایی گسترش مییابند، بروز فیزیکی دارند و خودشان را با زندگی ما میآمیزند. هر چه سرعت گسترش یک فناوری بیشتر باشد، کار ما برای انطباق با پیامدهای برهمزنندهاش دشوارتر میشود.
فناوریهای انقلاب صنعتی چهارم نهتنها به بخشی از جهان فیزیکی اطراف ما تبدیل میشوند، که بخشی از خود ما خواهند شد. در واقع، برخی از ما مدتهاست احساس میکنیم که گوشیهای هوشمندی که در دست داریم به عضوی از بدنمان بدل شدهاند. شکی نیست که دستگاههای بیرونیِ امروزه – از رایانههای پوشیدنی گرفته تا هدستهای واقعیت مجازی – روزی این قابلیت را پیدا میکنند که در بدن و مغز ما کاسته شوند.
- یکی دیگر از نقاط مشترک فناوریهای انقلاب صنعتی چهارم این است که نحوۀ ترکیبشدن آنها با یکدیگر و خلق نوآوریها، قدرتشان را چندبرابر میکند.
- در نهایت اینکه فناوریهای انقلاب صنعتی چهارم از این جهت که مزایا – و چالشهایی – مشابه به ارمغان میآورند، همانندند.
مدت زمانی که طول کشید تا فناوریها و اپلیکیشنها به 100 میلیون کاربر برسند.
مزایا و چالشهای فناوریهای انقلاب صنعتی چهارم
مزایا و چالشهای این فناوریها به مسائل مهمی همچون نابرابری، نیروی کار، دموکراسی، حق حکمرانی، سلامتی و ایمنی، و توسعۀ اقتصادی مرتبط است.
دغدغه مهم و بسیار فراگیر در انقلاب صنعتی چهارم، تأثیر محتمل این انقلاب بر نرخ بیکاری است. طیف گستردهای از شغلها (بسیار بیشتر از انقلابهای صنعتی پیشین) در معرض اتوماسیون هستند و رشد سریع کسبوکارها بدین معناست که حذف مشاغل میتواند شتابی فزاینده بگیرد. درعینحال، نرخ اشتغالزایی در صنایعی که در خطمقدم فناوریها قرار دارند امروزه کُندتر از دهههای پیشین است.
همچنین این انقلاب مستلزم بازبینی نظامهای حمایت اجتماعی و نقش انتقالها است (منظور از انتقال (transfer) فعالیتهایی مانند کمکهای مالی بلاعوض، تأمین اجتماعی و اعطای یارانه برای برخی کالاها و خدمات است که دولت برای توزیع درآمدها و ثروت انجام میدهد). در اکثر اقتصادها، انتقالها – عمدتاً از طریق هزینههای دولتی و برنامههای اجتماعی – نقشی عمده در تغییر توزیع درآمدهای بازار دارند.
فناوریهای انقلاب صنعتی چهارم فراتر از تأثیراتی که احتمالاً بر نابرابری اقتصادی دارند، میتوانند اثرات جانبی منفیِ سهمگینی بر عرصههای مختلف بگذارند.
اگر بر مدلهای حکمرانیِ کنونی تکیه کنیم، که کُند و گذشتهنگرند، مدیریت این اثرات جانبی ناممکن میشود. برای مثال، هشت ماه طول کشید تا ادارۀ هوانوردی فدرال ایالاتمتحد «مجوز پرواز آزمایشی» را برای آزمایش مدل خاصی از پهپادها به آمازون بدهد، یعنی وقتی که این مدل پهپاد دیگر منسوخ شده بود.
باید رویکردهای جدیدی برای حکمرانی بر فناوریها (مدلهای حکمرانی جدیدتر و چابکتر) شناسایی شوند تا فناوریها در خدمت منافع عمومی باشند، نیازهای انسانی را برطرف کنند و در نهایت این احساس را به ما بدهند که بخشی از تمدن جهانی حقیقی هستیم. رویکردهایی که با آینده سازگارند، تطبیقپذیرند و ذینفعان متعددی در آنها نقش دارند.